کد مطلب:216363 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:288

بررسی تحکیم امامت
امامان گرامی ما را رسم بر این بود كه برای شناساندن امام و مرجع علمی و سیاسی و دینی بعد از خویش، به نام و شخص او تصریح می فرمودند تا برای آنها كه هم می خواستند از این رهگذر سوء استفاده های سیاسی بكنند، راه فراری باقی نماند، و هم شیعیان راستین، امام و جانشین واقعی را باز شناسند. از این رو در مورد امام كاظم علیه السلام نیز علاوه بر تصریحات آشكار و غیر قابل انكاری كه از صدر اسلام و از زبان مبارك رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم باقی مانده بود [1] ، پدر گرامی آن حضرت نیز با وجود حكومت خفقان آور عباسی، باز در موارد بسیاری به امامت آن بزرگوار پس از خویش تصریح فرموده است.

اهمیت این تصریحات وقتی بیشتر معلوم می شود كه دریابیم در اواخر حكومت منصور، خفقان و استبداد چنان به اوج خود رسیده بود كه امام صادق برای رد گم كردن و كاهش فشار حكومت، چند نفر را به عنوان وصی خود معرفی كرد كه در میان آنها نام منصور دوانیقی، فرماندار مدینه، همسر و دو تن از فرزندان امام صادق نیز به چشم می خورد. این موضوع باعث ایجاد سردرگمی، هم در میان حكومت و هم در میان مردم عامی شده بود.

اما امام صادق در خفا به یاران و نزدیكان و پیروان خویش، امام كاظم را به



[ صفحه 106]



عنوان جانشین خود معرفی فرمود. در این مورد به ذكر چند نمونه اكتفا می شود:

1 - «علی بن جعفر» می گوید: پدرم امام صادق علیه السلام به گروهی از اصحاب و خواص خویش فرمود: سفارش مرا در مورد فرزندم «موسی» بپذیرید، زیرا او از همه ی فرزندان من و نیز از همه كسانی كه از من به یادگار می مانند، برتر است و جانشین من پس از من و حجت خداوند بر همه ی بندگان خدا خواهد بود. [2] .

2 - «عمر بن ابان» می گوید: «امام صادق علیه السلام، امامان پس از خود را یاد كرد.

من «اسماعیل» فرزند ایشان را نام بردم، فرمود: نه، به خدا سوگند این كار به اختیار ما نیست. به دست خداست. [3] .

3 - «زراره» یكی از برجسته ترین شاگردان امام صادق می گوید: خدمت آن بزرگ رسیدم، سرور فرزندانش حضرت موسی كاظم علیه السلام، سمت راست آن گرامی و جنازه ای - جنازه ی اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق - روبروی حضرت قرار داشت.

به من فرمود: «زراره برو و داود رقی، حمران و ابوبصیر - سه تن از یاران آن حضرت - را بیاور.»

رفتم و آوردم. دیگران هم آمدند تا سی نفر شدیم و اطاق پر شد.

امام به داود رقی فرمود: «پارچه ی روی جنازه را كنار بزن.» داود این كار را كرد. آنگاه آن گرامی فرمود: «داود! ببین اسماعیل زنده است یا مرده؟»

عرض كرد: سرور من! مرده است.

امام به یكایك حاضران، جنازه را نشان داد و همه گفتند كه اسماعیل مرده است.

فرمود: «خداوندا، گواه باش.» - كه برای رفع اشتباه مردم تا این اندازه كوشیدم. -

سپس دستور داد او را غسل و حنوط كردند و در كفن نهادند و چون تمام شد



[ صفحه 107]



به مفضل فرمود: «صورت او را باز كن.»

مفضل دستور امام را اجرا كرد. آنگاه فرمود: زنده است یا مرده؟

مفضل عرض كرد: مرده است.

باز امام از همه ی حاضران پرسید و همه همان را گفتند و حضرت دگر بار فرمود: «خدایا گواه باش. اما باز گروهی كه می خواهند نور خدا را خاموش كنند موضوع امام بودن اسماعیل را مطرح خواهند كرد.»

در این هنگام به فرزندش «موسای كاظم» اشاره كرد و فرمود: «خدا نور خود را تأیید می كند، گر چه گروهی آن را نخواهند.»

اسماعیل را دفن كردند، امام از حاضران پرسید: «آنكه در اینجا دفن شد كه بود؟»

همه گفتند: فرزند شما اسماعیل بود.

امام فرمود: «خدایا، گواه باش.»

سپس دست فرزند خود «موسی» را گرفت و فرمود: «او بر حق و با حق است و حق از اوست تا روز رستاخیز.» [4] .

4 - «منصور بن حازم» نقل كرده است كه: «به امام صادق عرض كردم: پدر و مادرم فدای شما باد، هر صبح و شام جانها در معرض مرگ قرار دارند. اگر برای شما چنین پیش آید چه كس امام ما خواهد بود؟»

امام دست بر شانه ی راست فرزندش «ابوالحسن موسی» زد و فرمود: «اگر برای من پیش آمدی رخ داد، این فرزندم امام شما خواهد بود.»

و آن گرامی در آن هنگام 5 ساله بود و «عبدالله» فرزند دیگر امام صادق - كه بعدها برخی به امامت او عقیده مند شدند - نیز در آن مجلس با ما بود. [5] .

5 - شیخ مفید - كه رحمت گسترده ی خداوند به روان پاك او باد - می گوید: گروهی از بزرگان یاران امام ششم - كه ذكر نامشان به درازا می كشد - موضوع جانشینی حضرت امام كاظم علیه السلام را روایت كرده اند و نیز از اسحاق و علی «دو



[ صفحه 108]



برادر امام موسی كاظم - كه در فضل و ورع و تقوای آنان تردیدی نیست، روایت شده است. [6] .

با این همه تأكیدها و تصریحها، برای شیعه و آنان كه با امام صادق سر و كار داشتند مشخص و معین بود كه پس از آن گرامی، فرزندش ابوالحسن موسی بن جعفر الكاظم امام است نه اسماعیل كه در زمان حیات پدر از دنیا رفت، و نه فرزند اسماعیل كه «محمد» نام داشت و نه فرزند دیگر امام صادق كه «عبدالله» نام داشت.

با این وجود، پس از درگذشت آن امام راستین، گروهی به امامت فرزندش اسماعیل یا فرزند اسماعیل و یا عبدالله معتقد شدند و از مسیر روشنی كه برایشان تعیین شده بود، منحرف شدند.



[ صفحه 109]




[1] كليني - اصول كافي - ج 1 - ص 476.

[2] طبرسي - اعلام الوري - ص 291.

[3] بصاير الدرجات - ص 471.

[4] علامه ي مجلسي - بحارالانوار - ج 48 - ص 21.

[5] شيخ مفيد - ارشاد - ص 270.

[6] مدرك بالا.